به نام خداوند بخشایشگر مهربان
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
خدایا باش برای ولی ات حجة ابن الحسن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
که درودهایت بر او و بر پدرانش
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ
در این ساعت و در تمام ساعت ها
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً
ولی و محافظ و راهبر و یاری گر
وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً
و راهنما و دیده بان ، تا جایی که او را ساکن گردانی در زمین با رغبت
وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
و مدت طولانی او را بهره مند گردانی و نعمت دهی
به نام خداوند بخشایشگر مهربان
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
خدایا باش برای ولی ات حجة ابن الحسن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
که درودهایت بر او و بر پدرانش
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ
در این ساعت و در تمام ساعت ها
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً
ولی و محافظ و راهبر و یاری گر
وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً
و راهنما و دیده بان ، تا جایی که او را ساکن گردانی در زمین با رغبت
وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
و مدت طولانی او را بهره مند گردانی و نعمت دهی
ای بهشت لاله های مرتضی ، بیشه ی شیران و اصحاب صفی
باغ آل مصطفی ، مرقد خون خدا
کربلا ای کربلا ، کربلا ای کربلا
کربلا ای مدفن راز رشید ، ای پناه زائران نا امید
دل شکسته خسته جان از راه دور ، کاروان زائر عاشق رسید
از بهار گریه ها ، نام تو شد نینوا
کربلا یا کربلا ، کربلا یا کربلا
ای بیابان تو قاب عاشقی ، آب و خاکت انتخاب عاشقی
خفته روی سینه ات بی چشم و دست ، پاره های آفتاب عاشقی
در کنار او حسین ، در نگاهش خیمه ها
کربلا یا کربلا ، کربلا یا کربلا
پس طرف رود است و این سو تشنگان ، هست شهید قتلگاهی بیکران
تا ابد جز حنجر پاک حسین ، حنجری خونین نمی گوید اذان
مانده در گوش زمان ، نغمه ی حی علی
کربلا یا کربلا ، کربلا یا کربلا
غربت فرزند قرآن دیده ای ، قاریان نامسلمان دیده ای
پشت ابر نیزه و تیر و سنان ، ماه زینب را پریشان دیده ای
تا ابد با خون نشست ، البلاء و للبلاء
کربلا یا کربلا
کی شود تسلیم روباهان اسد ، می گریزد از فرشته دیو و دَل
گر چه پیش فرزند علی ، هر طرف طفل یتیمی می دود
دست و زانویش کجاست ؟ تا که بر خیزد ز جا
کربلا یا کربلا
خانه زیر آفتابش داده اند ، نامسلمان ها عذابش داده اند
نا مسلمانان عذابش داده اند ، از دم شمشیر آبش داده اند
گوید اما خواهرم ، همرهت دست خدا
کربلا یا کربلا
درباره این سایت